معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

تمام حرف همین است؛
دل آدمی بزرگ تر از این زندگی است
و این،
راز تنهایی اوست...

******
:All the word is this
,The human's heart is greater than this life
and this is
the secret of his loneliness

۱۸۹ مطلب با موضوع «ذکر» ثبت شده است

ذکر هشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


خودم را که حساب میکنم؛

تیری میشوم  در قلب مولا...

کارم از تیغ و خار بودن گذشته است...

اما بگذار  این را بگویم:

اگر تیر و تیغ و خار و... هم هستم

بگذار با شما باشم...

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ غَیْرِکُم

که اگر با شما باشم

امیدی به  فلاحم خواهد بود

وَبِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ...

***




پ.ن:
15 خرداد 1342 ، شروع انقلاب ما
روزی که با خون، برای همیشه زنده اش کردیم...

و این درس را از حسین(ع) آموختیم؛
که چراغی که با خون روشن شود
تا ابد روشن خواهد ماند...


بعدا نوشت:
شب شهادت امام موسی کاظم(ع)،
باورم این است که زمین و زمان شکایت دارند
از اینکه دیگر صدای ذکر سجده های طولانی موسی ابن جعفر را نمی شنوند؛

 لا اِلهَ إلاَّ اللّهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ إلاَّ اللّهُ اِیماناً وَ تَصْدیقاً لا اِلهَ إلاَّ اللّهُ عُبُودِیَّةً وَرِقّاً
 سَجَدْتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً لا مُسْتَنْکِفاً وَ لا مُسْتَکْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلیلٌ ضَعیفٌ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ...



ذکر هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



اِذَا رَأیتُ مَولای ذُنُوبِی فَزِعتُ،

وَ اِذَا رَأیتُ کَرَمَکَ طَمِعتُ؛

خوفم از خود و امیدم به توست...

***





پ.ن:
فیلم و عکس های تشییع پیکر امام خمینی(ره) را که میبینم
این مصراع برایم زنده و باورپذیر میشود؛
من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم میرود...

خمینی(ره) روح این انقلاب است؛
السَّلامُ عَلَیکَ یا عَبدُالصّالح، اَلمُطیعُ لله و لِرَسولِه...

ذکر ششم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


مشکلات از آنجا آغاز میشود که "ما"، هنوز "ما" نشدیم.

همگی منتظر دیگری هستیم تا کاری آغاز کند.

"خیال"ش را هم نمیکنیم که باری را به دوش بگیریم.

همیشه طلب کاریم؛ از زمین و زمان.

حالیا! روزی خواهد رسید که خودمان را

بدهکار میبینیم؛ به زمین و زمان...

"مسولیت است... شوخی نیست

جِدّ است..."

***




پ.ن:
بحث های انتخاباتی داغ تر شده است؛
مواظب دینمان باشیم
راحت نفروشیمش،
به دنیای دیگران.


ذکر پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


هرچه حساب میکنم،

جور در نمی آید.

این زندگی را میگویم؛

همیشه تو را کم می آورم.

هرچه حساب میکنم،

جور در نمی آید...

***

سخنی از مرحوم استاد علی صفایی حائری:



ذکر چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


گاهی اوقات هم به جای این سوال که چند سالمان است

باید به این سوال پاسخ دهیم:

چقدرمان است؟!!!

کانّه فرض کن تو را در کفه ی ترازویی نهاده اند

در کفه ی دیگر چه بگذارند که هم وزن شود؟!

میشود جواب سوال بالا .

گاهی اوقات به اندازه ی یک نگاه، یک لبخند، یک به به شنیدن

یک امکان(ماشین و موبایل و پول و...)، یک آفرین شنیدن و...

خودمان را کوچک میکنیم.  خودمان را هم وزن میکنیم.

چقدر کوچکیم گاهی اوقات...

خوشا آنان که تمام هستی با این عظمتش هم وزنشان نمیشود

همان هایی که مصداق «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ»

هستند...

***

سخنی از مرحوم استاد صفایی حائری:



ذکر اولین جمعه

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


قرار بود در حد خودمان روی زمین خدایی کنیم!!!

یعنی اخلاق خدا را در خودمان متبلور کنیم.

چقدر عمل کردیم به قرارمان؟!

مگر ما «آری گویان» روز الست نیستیم؟!

چقدر بر عهدمان بودیم؟!

این مچ گیری ها، این عیب جویی ها، این تهمت ها

این غیبت ها، این قضاوت ها، این قساوت ها، این سوءظن ها و...

اینها قرارمان بود؟!

خداوند اما اینگونه که  ما با خیلی ها تا میکنیم با ما تا نمی کند

چشم میپوشد...

چشم بپوشیم...

چیزی تا رمضان نمانده...

***

حرف دلی از مرحوم استاد علی صفایی حائری:





*****
پ.ن:

مواظب باشیم.

خاصّه در این ایام انتخابات؛

دینمان را به دنیای دیگران نفروشیم.
و ایضا کسی را انتخاب کنیم که
عزتمان را به دنیای خود و اجانب نفروشد...

ذکر سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


قرار بود وسیله ها یاری مان کنند برای رفتن

حالا اما، وسیله ها اهدافی شده اند برای ماندن

چه طنز تلخی...

***

سخنانی از مرحوم استاد  علی صفایی حائری:




ذکر دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


نانی که در سفره ی ما گندید و دور افتاد؛

شاید سهم همسایه ای بود که گرسنه سر به بالین گذاشت...

پولی که در حساب ما خاک میخورد؛

شاید سهم جهیزیه ای است که مانع از ازدواج دو جوان شده...

کلمه ای که بر لسان ما جاری نشد؛

شاید رزقِ فکر کسی است که باید از منجلابی بیرون می آمد...

این راه را

مستانه باید رفت...

***

سخنی از استاد علی صفایی حائری:



ذکر اول

بسم الله الرحمن الرحیم


مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


"ذکر اول"مان متبرک باشد به نام حسین(ع)؛
سخنان استاد مرحوم علی صفایی حائری: