معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

تمام حرف همین است؛
دل آدمی بزرگ تر از این زندگی است
و این،
راز تنهایی اوست...

******
:All the word is this
,The human's heart is greater than this life
and this is
the secret of his loneliness

۲۳ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

ذکر یکصد و شصت و یکم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



صبا گو آن امیر کاروان را

مراعاتی کند این ناتوان را





ذکر یکصد و چهل و دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


ز هرچــه غــیــر یار استغفرالله

ز بــود مــستعار اســتغــــفرالله

دمی کان بگذرد بی یاد رویـش

از آن دم بـیــشمــار استغفرالله


فیض کاشانی


پ.ن:

در این شب های بزرگ قدر

حتما به یاد دوستان خواهم بود

و امیدوارم که دوستان هم حقیر

را از دعای خیرشان محروم نسازند.


+

قدری طولانی ست اما مطمئن باشید

به شنیدنش می ارزد:











ذکر یکصد و هفتم



دوست داشتن

مسلط شدن بر دیگری

و

عشق

تسلیم کردن خود به دیگری...



پ.ن:

دل را به غیر عشق تو ارباب داده ام

لعنت به قلب بی در و پیکرم حسین...


***






ذکر یکصد و پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



مست مستم ،

برده هوشم

جام اشکم...

دردها را

گو که امشب

جای دیگر

پر بگیرد...

***












ذکر یکصد و دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



و در این تاریکی

در میان غم ها

که میان من و خویش

گشته حائل دنیا...


چشم بگشایی

و یک آن بینی

شده ای بار دگر

زائر قبر رضا...



چه مبارک سحری

و چه فرخنده شبی...


***

انشالله به شرط بقا و توفیق زیارت

دعاگوی دوستان خواهم بود.




ذکر یکصدم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



انصاف راه خود ز سر صدق داد نه

بر درد نارسیده و درمانت آرزوست؟



***






ذکر جمعه

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



مثال شمع میسوزد دلم یک ذره یـک ذره
فدای تو ز سر تا پا شوم آهسته آهسته


یابن الحسن!

لطفی کن!

اگر قرار است دیر بیایی

زودتر مرا ببر...


***

پ.ن:

دوستان لطفی کنند به حافظه ی زمین گیر بنده

و آدرس وبلاگ و یا ایمیل را حتما درج کنند،

تا از این بیشتر شرمنده ی

لطفشان نشوم

و پاسخگوی

محبتشان

باشم.



ذکر نود و پنجم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



کُلُّ ارضٍ کَربَلا؛

هر چه را می جویی، یا هر که را...

در کربلا خواهی یافت.*

*علی اکبر بقایی

کتاب همه جا همین جاست

***

زحمت انتخابش را

دوست عزیزی کشیده است.



***

پ.ن:

کربلا رفتن ملاک نیست؛

کربلایی ماندن...



گفــت ای گروه هرکـــه نـدارد هوای ما
سـر گیرد و برون رود از کربلای ما
نـاداده تن به خواری و ناکرده ترک سر
نــتــوان نــهاد پـا بـه خـلــوت‏ســرای ما


***






ذکر نود و چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



نمیدانم این آبِ رو

آبرو میشود یا نه؛

اما

از من فقط همین بر می آید.

تو بیامرز و ببر...


پ.ن:


دردی است غیر مُردن آن را دوا نباشد

پس من چگونه گویم این درد را دوا کن؟


***







ذکر نود و سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



گروه تشنگان در پچ پچ افتادند:

_ « آیا این همان ابرست کاندر پی هزاران روشنی دارد؟»

و آن پیر دروگر گفت با لبخند زهرآگین:

_ «فضا را تیره میدارد، ولی هرگز نمی بارد...»*

* م.ا.ثالث


***