مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
گاهی اوقات هم بعضی هوس های خوب
و رسیدن به آنها و غرور بعدش،
از خیلی از هوس های بد و رسیدن به آنها
و شکستگی بعدش،
انسان را بیشتر گمراه میکند...
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
ز هرچــه غــیــر یار استغفرالله
ز بــود مــستعار اســتغــــفرالله
دمی کان بگذرد بی یاد رویـش
از آن دم بـیــشمــار استغفرالله
فیض کاشانی
پ.ن:
در این شب های بزرگ قدر
حتما به یاد دوستان خواهم بود
و امیدوارم که دوستان هم حقیر
را از دعای خیرشان محروم نسازند.
+
قدری طولانی ست اما مطمئن باشید
به شنیدنش می ارزد:
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
قیل للحسین علیه السلام انّ اباذر یقول:
الفقر احبّ الیّ من الغنی و السقم احبّ الیّ من الصحة.
فقال
علیه السلام:
رحم الله تعالی اباذر، امّا انا فاقول
من اتکل علی حسن اختیار الله تعالی له
لَم یتمنَّ غیر ما اختاره الله عزّوجل له.
به حضرت اباعبدالله علیه السلام گفته شد که ابوذر می گوید:
تهیدستی برای من محبوب تر از بی نیازی است و
بیماری برایم محبوب تر از تندرستی است.
حضرت فرمود:
خداوند اباذر را رحمت کند، اما من می گویم،
هر کس بر زیبایی و خوبی ِ انتخاب ِ خدا برای او تکیه کرد،
جز آنچه که خدای عزوجل برای او،
انتخاب نموده تمنایی نخواهد داشت و چیز دیگری نخواهد خواست.
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
فقیر همان است که
غیر از تو را میخواهد؛
خدایا!
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
یا الله!
اِرحَمنی...
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
چشم نوزاد بسته بود.
از وقتی به دنیا آمده بود چشمش را باز نکرده بود.
قلب پدر پر از اندوه بود...
وقتی نوزاد را به دست پسر عمویش دادند
نوزاد چشم باز کرد... و یک خنده...
شاید با زبان بی زبانی محمد(ص) را گفت:
"تنها بودی! آمدم تا از تنها دربیایی..."
میلادش مبارک
***
+
عظمت امیرالمومنین:
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
هادی شد تا خدا غریب نباشد میان مردم،
اما خودش نه فقط در میان مردم،
میان شیعیان هم غریب شد...
+
اگر به پدر خودمان اینگونه
که به امام هادی اهانت کردند،
اهانت میکردند چه میکردیم؟؟
همین گونه بودیم که الان هستیم؟!!!
حالا دائم بخوانیم: «بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی...»
***
شهادتش تسلیت باد...
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
چه گناهی از این بالاتر
که دل ها را از آسمان و ستاره هایش بگیری
و به زمین و چراغ های مصنوعی اش بدهی...
باز هم معتقدی ادیسون بهشتی است؟؟*
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
بعد از دفن زهرا همه رفتند.
علی به نماز ایستاده بود کنار قبر...
دلم گفت بمانم؛
ماندم.
میخواستم بدانم این چه نمازیست که مولا
بعد از دفن یگانه یاورش میخواند.
از نماز که فارغ شد،
دل به دریا زدم:
_ مولا جان! این چه نمازی بود که خواندید؟!
می شود به من هم بیاموزید؟
_ خداوند در کتابش میفرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ...»
نماز استعانت بود...
شکسته ام سلمانم...
شکسته ام...
***
پ.ن:
شعور و شور
دو بال پروازند...
تخریب یکی برای بالا بردن و اثبات دیگری
برایم غیر قابل فهم است...
این از شعور این شب هایم:
این هم از شورَش: