معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

تمام حرف همین است؛
دل آدمی بزرگ تر از این زندگی است
و این،
راز تنهایی اوست...

******
:All the word is this
,The human's heart is greater than this life
and this is
the secret of his loneliness

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اباعبدالله» ثبت شده است

ذکر هفتاد و نهم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



حسین پای ما،

 و ما

روی سینه ی حسین

ایستاده ایم...


***








ذکر هفتاد و هفتم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



یا جَابِرَ اَلْعَظْمِ اَلْکَسِیرِ...



خودت جبران کن

شکستگی ها را ...


***

السلام علیک یا اباعبدالله

حسین جان!

محرم امسال هم آمد...

امسال عجیب حال و هوای آغوشت را کرده ام حسین...

آغوش باز کن حسین جان

دلم شانه ی گرمت را میخواهد که تا جان دارم...

راستی ارباب!

بس است مرا!

امسال پای روضه علی اکبر تمام کن کار مرا...

نمیشود؟!!!

***










ذکر هفتاد پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


کاش

همیشه ی همیشه

مثل محرّم ها

تمام حواسم پیش حسین بود...

کاش تمام سال

حسینی میشدم...

نه فقط محرّم ها

***








ذکر هفتاد و چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


در شهر ما

آرایشگاه های زنانه و مردانه

تا صبح

مشغول کارند،

محرّم ها...

***

میدانی!

به سر حسین سنگ که میزدند

برایش اشک هم میریختند...

***

چقدر شبیه کوفیان شده ایم...

مشکل همین جاست؛

ما حسین را دوست داریم

اما خیلی چیزها را هم بیش تر از حسین دوست داریم...

***







ذکر اولین شب جمعه

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



خدا حسین را آفرید،

عشق

مدهوش شد...

حسین

ورای عشق است.

عشق، خود، عاشق حسین است...

***

دلم امشب گرفته بود.

قفل دلم را این نوا باز کرد...





***
شب جمعه
کربلا
نسیم خنک بین الحرمینم آرزوست...


***

پ.ن:
خواهش میکنم دوستان ایراد نگیرند
که شور بدون شعور بیراهه است...
به قول علی لاری زاده:
"درست همان لحظه
که دوست داری
بی هیچ بهانه ایی
بزنی زیر گریه
بی شک خدا
دلتنگ توست
"

گاهی حس میکنی فقط دوست داری
بنشینی و اشک بریزی...
و جز اشک چیزی نباشد.
اگر
این اشک ریختن شور بی شعور است
بگذار من بی شعور باشم...



ذکر شصت و نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


مضطر که باشی

واقعا که تشنه باشی

میخرند...

و الّا بدان

که نه مضطر بوده ای

 نه تشنه...

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک

چو درد در تو نبیند که را دوا بکند...

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین...

ده روز دیگر  تا محرم باقی مانده،

اگر بکوشیم

اگر بفهمیم که این راه را به جز با حسین نمیتوان رفت

آنوقت که تشنه ی حسین شدیم؛

میخردمان.

مگر زهیر عثمانی مذهب را نخرید...

زهیر تشنه ی حسین شد،

و الّا اگر قرار بود به کارنامه و گذشته اش نگاه کنند

زهیر ِ دشمن علی را نمیخریدند...

***








ذکر شصت و دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


جمله ای گفته اند حضرت اباعبدالله

بعد از شنیدن خبر شهادت مسلم ابن عقیل:

«لا خَیْرَ فِى الْعَیْشِ بَعْدَ هؤُلاءِ».

گمان کنم

هر کسی که واقعه ی کربلا را دیده باشد هم،

بعد از حسین  لذتی در زندگی کردن نبیند.

کربلا دیده ها

بعد از حسین

کشته نمیشوند

یا حتی

نمیمیرند؛

راحت میشوند...

میگویند که حضرت باقر هم

کربلایی بوده است...

امشب

حضرت، راحت میشود.

باور کن...



ذکر شصتم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


رد کبوتران را که

گرفتند

به  پیکر

جواد ائمه

رسیدند؛

 کبوتران

سایه افکن ِ پیکر پاک حضرت بودند...

اما

در کربلا

ردّ تیر و نیزه ها را
 گرفتند

و

جز

زخم

و

جراحت

بر

پیکر

حسین

ندیدند...

ذکر سیزدهمین جمعه

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


یابن الحسن!

این جمعه بیا

تا

این محرم را با

تو

گریه کنیم...

***

پ.ن:

حسین جان!

این گریه های نم نم تو

میکُشد

مرا...



ذکر پنجاه و هشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


چهل روز مانده تا محرم ارباب...

زهیر عثمانی را

در همین چهل روز باقی مانده

خرید و برد

و

تا

خدا

رساند...

ارباب!

امسال

میشود

نوبت

من

شود؟!

***


***

پ .ن :

هر که دارد هوس کرب و بلا، بسم الله

هر که دارد سر همراهى ما، بسم الله...