معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

تمام حرف همین است؛
دل آدمی بزرگ تر از این زندگی است
و این،
راز تنهایی اوست...

******
:All the word is this
,The human's heart is greater than this life
and this is
the secret of his loneliness

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد علی صفایی» ثبت شده است

ذکر یکصد و پنجاه و نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


گاهی اوقات هم بعضی هوس های خوب

و رسیدن به آنها و غرور بعدش،

از خیلی از هوس های بد و رسیدن به آنها

و شکستگی بعدش،

انسان را بیشتر گمراه میکند...


***








ذکر یکصد و چهل و دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


ز هرچــه غــیــر یار استغفرالله

ز بــود مــستعار اســتغــــفرالله

دمی کان بگذرد بی یاد رویـش

از آن دم بـیــشمــار استغفرالله


فیض کاشانی


پ.ن:

در این شب های بزرگ قدر

حتما به یاد دوستان خواهم بود

و امیدوارم که دوستان هم حقیر

را از دعای خیرشان محروم نسازند.


+

قدری طولانی ست اما مطمئن باشید

به شنیدنش می ارزد:











ذکر یکصد و چهل و یکم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


قیل للحسین علیه السلام انّ اباذر یقول:

الفقر احبّ الیّ من الغنی و السقم احبّ الیّ من الصحة.

فقال علیه السلام:

رحم الله تعالی اباذر، امّا انا فاقول

من اتکل علی حسن اختیار الله تعالی له

لَم یتمنَّ غیر ما اختاره الله عزّوجل له.



به حضرت اباعبدالله علیه السلام گفته شد که ابوذر می گوید:

تهیدستی برای من محبوب تر از بی نیازی است و

بیماری برایم محبوب تر از تندرستی است.

حضرت فرمود:

خداوند اباذر را رحمت کند، اما من می گویم،

هر کس بر زیبایی و خوبی ِ انتخاب ِ خدا برای او تکیه کرد،

جز آنچه که خدای عزوجل برای او،

انتخاب نموده تمنایی نخواهد داشت و چیز دیگری نخواهد خواست.











ذکر یکصد و سی و نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


فقیر همان است که

غیر از تو را میخواهد؛

خدایا!












ذکر یکصد و سی و چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


یا الله!

اِرحَمنی...









ذکر یکصد و سی و یکم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


قرار بود در حد خودمان
خدا باشیم
روی زمین...
خلیفة الله بودن
یعنی همین...






+
یک سال از تاسیس معبد ما گذشت...
با حدود صد و شصت مطلب وقت ارزشمندتان را گرفتم.
فقط آرزو دارم که وقتی از شما در معبد تلف نشده باشد.

خدا را شکر سال جدید وبلاگی معبد
با توسل به پیامبر مهربانی ها
حضرت رسول(ص) آغاز شد.

مثل همیشه محتاج دعای تمام دوستان هستم.
ان شاءالله که توفیق خدمت بیشتر به محضرتان باشد.

یاحق





ذکر یکصد و بیست و چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


چشم نوزاد بسته بود.

از وقتی به دنیا آمده بود چشمش را باز نکرده بود.

قلب پدر پر از اندوه بود...

وقتی نوزاد را به دست پسر عمویش دادند

نوزاد چشم باز کرد... و یک خنده...

شاید با زبان بی زبانی محمد(ص) را گفت:

"تنها بودی! آمدم تا از تنها دربیایی..."



میلادش مبارک


***

+

عظمت امیرالمومنین:








ذکر یکصد و دوازدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


چه گناهی از این بالاتر

که دل ها را از آسمان و ستاره هایش بگیری

و به زمین و چراغ های مصنوعی اش بدهی...

باز هم معتقدی ادیسون بهشتی است؟؟*

*نظر کاملا شخصی درمورد سوال:
 "آیا ادیسون بهشتی است؟"

***







ذکر یکصد و نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه




بعد از دفن زهرا همه رفتند.

علی به نماز ایستاده بود کنار قبر...

دلم گفت بمانم؛

ماندم.

میخواستم بدانم این چه نمازیست که مولا

بعد از دفن یگانه یاورش میخواند.

از نماز که فارغ شد،

دل به دریا زدم:

_ مولا جان! این چه نمازی بود که خواندید؟!
می شود به من هم بیاموزید؟


_ خداوند در کتابش میفرماید:  «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ...»

نماز استعانت بود...

شکسته ام سلمانم...

شکسته ام...


***


پ.ن:

شعور و شور

دو بال پروازند...

تخریب یکی برای بالا بردن و اثبات دیگری

برایم غیر قابل فهم است...


این از شعور این شب هایم:






این هم از شورَش:








ذکر یکصد و هفتم



دوست داشتن

مسلط شدن بر دیگری

و

عشق

تسلیم کردن خود به دیگری...



پ.ن:

دل را به غیر عشق تو ارباب داده ام

لعنت به قلب بی در و پیکرم حسین...


***