مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مست مستم ،
برده هوشم
جام اشکم...
دردها را
گو که امشب
جای دیگر
پر بگیرد...
***
دوست داشتن
مسلط شدن بر دیگری
و
عشق
تسلیم کردن خود به دیگری...
پ.ن:
دل را به غیر عشق تو ارباب داده ام
لعنت به قلب بی در و پیکرم حسین...
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مست مستم ،
برده هوشم
جام اشکم...
دردها را
گو که امشب
جای دیگر
پر بگیرد...
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
انصاف راه خود ز سر صدق داد نه
بر درد نارسیده و درمانت آرزوست؟
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
دیگر حتی
یک جای سالم
ندارد
قلبم...
خدایا!
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
کُلُّ ارضٍ کَربَلا؛
هر چه را می جویی، یا هر که را...
در کربلا خواهی یافت.*
*علی اکبر بقایی
کتاب همه جا همین جاست
***
زحمت انتخابش را
دوست عزیزی کشیده است.
***
پ.ن:
کربلا رفتن ملاک نیست؛
کربلایی ماندن...
گفــت ای گروه هرکـــه نـدارد هوای ما
سـر گیرد و برون رود از کربلای ما
نـاداده تن به خواری و ناکرده ترک سر
نــتــوان نــهاد پـا بـه خـلــوتســرای ما
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
گروه تشنگان در پچ پچ افتادند:
_ « آیا این همان ابرست کاندر پی هزاران روشنی دارد؟»
و آن پیر دروگر گفت با لبخند زهرآگین:
_ «فضا را تیره میدارد، ولی هرگز نمی بارد...»*
* م.ا.ثالث
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
برای عزیزی که وارد میدان شده است
و در راه مورد هجوم است
و این هجوم خودش
نشانه ی سلامت
و درستی
راهش
است.
زخم
و سختی
و ناخوشی ها
برای آنانی است که
قدم در راه گذاشته اند و الّا
آنانی که چون من بر زمین نشسته اند
مبتلا نخواهند شد، چرا که ارزش مبتلا شدن را هم ندارند.
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
کاش
همیشه ی همیشه
مثل محرّم ها
تمام حواسم پیش حسین بود...
کاش تمام سال
حسینی میشدم...
نه فقط محرّم ها
***