معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

معبد

...صفای معبد هستی، عجب تماشایی است

تمام حرف همین است؛
دل آدمی بزرگ تر از این زندگی است
و این،
راز تنهایی اوست...

******
:All the word is this
,The human's heart is greater than this life
and this is
the secret of his loneliness

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوتاه نوشت» ثبت شده است

ذکر یکصد و هفدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


تا کربلا فقط
یک "من" فاصله است...
از "مـَـنَت" که بُگذری
رسیده ای...



+
خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکردم
دلتنگ محرّم شده ام...


++
امشب یک گوشه ی این معبد
سیاهه ای برپا کنیم
و دل را بدهیم به
حضرت ارباب؛



کاری واسه دلِ آشوبم کن...




ذکر جمعه

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



مثال شمع میسوزد دلم یک ذره یـک ذره
فدای تو ز سر تا پا شوم آهسته آهسته


یابن الحسن!

لطفی کن!

اگر قرار است دیر بیایی

زودتر مرا ببر...


***

پ.ن:

دوستان لطفی کنند به حافظه ی زمین گیر بنده

و آدرس وبلاگ و یا ایمیل را حتما درج کنند،

تا از این بیشتر شرمنده ی

لطفشان نشوم

و پاسخگوی

محبتشان

باشم.



ذکر هشتاد نهم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



دست خالی ِ دست خالی هم که بودی،
تا جان داری، خواب بر دشمن حرام کن؛
رقیه به ما می آموزد...

***
سالروز شهادتش تسلیت.

ذکر هشتاد و هشتم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



مـن از ایـن بند

نخواهـم به در

آمد همه عـمر


بنــد پـایی که

بـدست تو بود

تاج سر است


***

نمیدانم چرا

حس میکنم

این تک بیت، زبان حال

جُون

غلام سیاه چهره ی 

حسین است؛

همان لحظه که

ارباب آزادش کرد

تا برود.

اما ماند و

رو سپید شد...





ذکر هشتاد و ششم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



خیلی درد دارد

سری به روی نیزه ها

قرآن بخواند

فقط برای آنکه ثابت کند

او و اهلش "مسلمان" هستند...

نه کافر...

نه خارج شده از دین رسول خدا...

خیلی درد دارد


***








ذکر هشتاد و پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



که گفته "بالاتر از سیاهی رنگی نیست" ؟!

بیا

بیا

اینجا من دلی دارم که

تمام ضرب المثل ها را تغییر میدهد...

مخصوصا این یکی را.

***









ذکر شانزدهمین جمعه


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه




نبودن تو
یعنی کوفی بودن من
یابن الحسن...



***








ذکر هشتاد و دوم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه


حسین

علی اکبر

را

سمت کوفیان فرستاد،

اما

کوفیان

چندساعته

علی اکسر

تحویل حسین

دادند...



ذکر هشتادم

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه

برای عزیزی که وارد میدان شده است

و در راه مورد هجوم است

و این هجوم خودش

نشانه ی سلامت

و درستی

راهش

                                                                  است.



زخم

و سختی

و ناخوشی ها

برای آنانی است که

قدم در راه گذاشته اند و الّا

آنانی که چون من بر زمین نشسته اند

مبتلا نخواهند شد، چرا که ارزش مبتلا شدن را هم ندارند.

ذکر هفتاد و نهم


بسم الله الرحمن الرحیم

مَن کانَ  ِلله، کانَ اللُه لَه



حسین پای ما،

 و ما

روی سینه ی حسین

ایستاده ایم...


***