مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
امام حسین (علیه السلام) :
من با برترین مردان زمان خویش در خون غلطیدم
تا مردم "بفهمند" اما آنان فقط "گریه کردند"...
++
بعدا نوشت:
خدمت دوستانی که منبع حدیث را
جویا شده بودند عرض میکنم که
هنوز موفق نشدم منبع موثقی برای
این حدیث پیدا کنم!
عف بفرمائید...
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
دخترک از میان جمعیتی که گریهکنان شاهد اجرای تعزیهاند رد میشود. عروسک و قمقمهاش را محکم زیر بغل میگیرد. شمر با هیبتی خشن، همانطور که دور امام حسین(علیه السلام) میچرخد و نعره میزند، از گوشهی چشم دخترک را میپاید. او با قدمهای کوچکش از پلههای سکوی تعزیه بالا میرود. از مقابل شمر میگذرد، مقابل امام حسین(علیه السلام) میایستد و به لبهای سفید شدهاش زل میزند. قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا میدهد، مقابل او میگیرد. شمشیر از دست شمر میافتد و رجز خوانیاش قطع میشود. دخترک میگوید: «بخور، مالِ تو آوردم» و بر میگردد. رو به روی شمر که حالا بر زمین زانو زده، میایستد. مردمکهای دخترک زیر لایهی براق اشک میلرزد. توی چشمهای شمر نگاه میکند و با بغض میگوید: «بابای بد!» نگاه شمر از چانهی لرزان دخترک میگذرد، و روی زمین میماند. او نمیبیند که دخترک چگونه با غیظ از پلههای سکو پایین میرود.
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
هرچه خوبی در این عالم است
از صدقه سر ِ ارباب ماست...
کلُ الخَیرِ فی بابِ الحُسَین(علیه السلام)...!
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
تمام دار و دسته ی شما
با تمام سرمایه های این مملکت
جمع که بشوید
نمیتوانید به اندازه ی یک قطره اشک بر اباعبدالله
بر کسی تاثیر بگذارید...*
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
جویند همه هلال و من ابرویت...
+
عید فطر؛
عید بازگشت به سرشت پاک آدمی مبارک!
++
برای ما که بی تو عید، عید نمیشود
یا صاحب الزمان!