مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
کُلُّ ارضٍ کَربَلا؛
هر چه را می جویی، یا هر که را...
در کربلا خواهی یافت.*
*علی اکبر بقایی
کتاب همه جا همین جاست
***
زحمت انتخابش را
دوست عزیزی کشیده است.
***
پ.ن:
کربلا رفتن ملاک نیست؛
کربلایی ماندن...
گفــت ای گروه هرکـــه نـدارد هوای ما
سـر گیرد و برون رود از کربلای ما
نـاداده تن به خواری و ناکرده ترک سر
نــتــوان نــهاد پـا بـه خـلــوتســرای ما
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
نمیدانم این آبِ رو
آبرو میشود یا نه؛
اما
از من فقط همین بر می آید.
تو بیامرز و ببر...
پ.ن:
دردی است غیر مُردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم این درد را دوا کن؟
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
گروه تشنگان در پچ پچ افتادند:
_ « آیا این همان ابرست کاندر پی هزاران روشنی دارد؟»
و آن پیر دروگر گفت با لبخند زهرآگین:
_ «فضا را تیره میدارد، ولی هرگز نمی بارد...»*
* م.ا.ثالث
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
خیلی درد دارد
سری به روی نیزه ها
قرآن بخواند
فقط برای آنکه ثابت کند
او و اهلش "مسلمان" هستند...
نه کافر...
نه خارج شده از دین رسول خدا...
خیلی درد دارد
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
که گفته "بالاتر از سیاهی رنگی نیست" ؟!
بیا
بیا
اینجا من دلی دارم که
تمام ضرب المثل ها را تغییر میدهد...
مخصوصا این یکی را.
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
برای عزیزی که وارد میدان شده است
و در راه مورد هجوم است
و این هجوم خودش
نشانه ی سلامت
و درستی
راهش
است.
زخم
و سختی
و ناخوشی ها
برای آنانی است که
قدم در راه گذاشته اند و الّا
آنانی که چون من بر زمین نشسته اند
مبتلا نخواهند شد، چرا که ارزش مبتلا شدن را هم ندارند.
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
حسین پای ما،
و ما
روی سینه ی حسین
ایستاده ایم...
***
مَن کانَ ِلله، کانَ اللُه لَه
یا جَابِرَ اَلْعَظْمِ اَلْکَسِیرِ...
خودت جبران کن
شکستگی ها را ...
***
السلام علیک یا اباعبدالله
حسین جان!
محرم امسال هم آمد...
امسال عجیب حال و هوای آغوشت را کرده ام حسین...
آغوش باز کن حسین جان
دلم شانه ی گرمت را میخواهد که تا جان دارم...
راستی ارباب!
بس است مرا!
امسال پای روضه علی اکبر تمام کن کار مرا...
نمیشود؟!!!
***